با زباله های الکترونیکی چه باید کرد؟
کامپیوترها و وسایل الکترونیکی گرچه کیفیت زندگی ما را به میزان زیادی بالا برده اند، اما نوع جدیدی از زباله ایجاد کرده اند که هم رشدی سه برابر زبالة خانگی دارد و هم سمی تر از آن می باشد. به این نوع زباله اصطلاحاً e-waste می گویند. زباله های الکترونیکی معمولاً شامل باطریها بخصوص باطریهای قابل شارژ، کامپیوترها، مانیتورها و تجیهزات کامپیوتری، استریوها، تلویزیونها، ویدئوها و غیره می باشند که هر یک شامل موادی هستند که از نظر زیست محیطی خطرناک به حساب می آید. به عنوان مثال مانیتور کامپیوتر بین 4 تا 6 پوند و یک تلویزیون رنگی 27 اینچی به طور متوسط 8 پوند سرب دارد که یکی از زیانهای آن آسیبهای مغزی در کودکان است. CPU نیز شامل مقادیر اندکی جیوه و/یا کادمیوم است که مواد سرطان زای شناخته شده ای هستند. زبالة الکترونیکی همچنین شامل فلزات سنگین سمی دیگری چون آرسنیک، آنتیموان، برلیوم، باریم، کروم، مس، نیکل و روی می باشد. از زیانهای کروم می توان به ایجاد فشار خون بالا، کمبود آهن، بیماریهای کبدی و آسیبهای مغزی و عصبی اشاره نمود.
در واقع یک وسیلة الکترونیکی که هنگام نشستن پشت میز و کار کردن با آن خطرناک به حساب نمی آید، هنگامی که به صورت آشغال دور ریخته می شود تبدیل به زباله ای می شود که سومین منبع بزرگ سرب در زبالة جامد شهری به حساب می آید.
حال بایستی با این زباله های خطرناک چه کرد؟ مسلماً دفن یا سوزاندن این مواد که به طور وسیعی انجام می شود راه حل مناسبی نیست یا حداقل آخرین راه حلی است که باید بدان اندیشید. زیرا با دفن این زباله ها یا تلنبار کردنشان در محیط خرد و شکسته می شوند و بنابراین مواد سمی موجود در آنها راه خود را به سفره های آب زیرزمینی می یابد و سوزاندن آنها نیز تنها گازهای سمی خطرناک وارد محیط زیست می سازد.
بنابراین بهتر آن است که در قدم اول تلاش کنیم تا این وسایل هر چه دیرتر به زباله تبدیل شوند. با خرید تجهیزاتی که قابل ترقی دادن هستند می توان عمر محصول را تا حد ممکن افزایش داد. یا مثلاً مانیتور کامپیوتر را برای استفاده نگه داشت و تنها بخش پردازندة مرکزی (CPU) را تعویض نمود. می توان با اضافه کردن حافظه به یک کامپیوتر یا ترفیع دادن نرم افزاری از آن همچنان استفاده کرد. این نه تنها مقرون به صرفه است بلکه به نفع محیط زیست نیز می باشد. کامپیوترهای کار کرده را همچنین می توان به خیریه ها یا مدارس اهدا نمود یا آنها را به افراد، سازمانها یا مؤسسات دیگر فروخت.
بازیافت بهترین راه برای کامپیوترهای بسیار قدیمی که دیگر قابل ترفیع دادن نیستند یا بخصوص مانیتورهایی است که شکسته اند. تقریباً کل یک کامپیوتر می تواند بازیافت شود، از شیشة مانیتور گرفته تا پلاستیک کیس، مس موجود در منبع تغذیه، فلزات گران قیمت به کار رفته در مدارات، مودم یا منابع تغذیه. اما عملاً صرف هزینه های زیادی برای بازیافت ایمن این مواد به گونه ای که هیچ مشکل آلودگی برای محیط و کارکنان در این زمینه ایجاد نکنند لازم است.
راه حل دیگر برای مشکل زبالة الکترونیکی آن است که شرکتهای تولید کننده مسؤولیت سیل عظیم ابتکاراتی را که تولید می کنند بر عهده بگیرند. در واقع محصولات کهنه را از مشتریان پس بگیرند. ترفیع و بازیافت یک محصول بلا استفاده برای شرکت تولید کننده آسان تر است. همچنین این وظیفه می تواند شرکتهای تولید کننده را وادار سازد محصولاتشان را به گونه ای طراحی کنند که آسانتر قابل بازیافت باشد.
اما آیا تجزیة بیولوژیکی می تواند راه حل مقرون به صرفة دیگری باشد؟ آیا می توان با روشهای بیولوژیکی با استفاده از میکروارگانیسمهای خاص فلزات سنگین را بازیافت نمود و اینگونه از صرف روشهای هزینه بر و خطرناک شیمیایی رهایی جست یا با روشهای بیولوژیکی به محصولات ارزشمند دیگری دست یافت؟ آیا راه حل اساسی دیگر می تواند جایگزین کردن مواد سازندة وسایل الکترونیکی با موادی باشد که قابلیت فروپاشی زیستی را داشته باشند؟ این راه حل غریبی نیست. چنانچه یک شرکت ژاپنی (Fujitsu) با به کار بردن مواد قابل تجزیة زیستی با پایة گیاهی به جای پلی استایرن، نوارهای انتقالی ساخته است که برای بسته بندی تراشه های مقیاس بزرگ هنگام انتقال استفاده می شوند. این ماده از اسید پلی لاکتیک مشتق شده از ذرت ساخته شده است که هم از نظر زیستی قابل تجزیه است و هم هنگام سوزانده شدن گازهای سمی تولید نمی کند.
حال اگر بتوانیم مواد دیگری در خود تراشه ها یا دیگر اجزای داخلی وسایل الکترونیکی به کار ببریم که از نظر زیستی قابل تجزیه باشند، آیا قدمی دیگر به نفع خودمان برنداشته ایم؟